حقیقت چیست؟

حقیقت افرینش جیست؟

حقیقت چیست؟

حقیقت افرینش جیست؟

در این بلاگ قصد دارم به حقیقت دین دنیا و خدارا مورد بحث قرار دهیم بدلیل اینکه امروز شبهاتی زیاد
درمورد دین تاریخ اسلام وادیان دیگر و حتی درمورد تاریخ ایران که ایا این همه که اغرق میکنند بوده است یانه مطرح میشود من بدنبال این هستم که بدون تعصب به هیچ نه به دین ونه به نژاد دنبال حقیقت بگرم این بلاگ بیشتر جنبه تحقیقی دارد و نظرات بینندگان در ان برایم بسیار مهم است بس لطفا با نظرات خود مارا خوشحال کنید ضمنا مطالب این سایت حول محور یک موضوع خاص نمیباشد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

نخستین آشنایی فارسی زبانان با نظریه فرگشت به دوره قاجار و ترجمه‌های صورت گرفته در آن دوره باز می‌گردد. در این دوره یکی از معلمان دارالفنون به نام میرزاتقی خان انصاری کاشانی گزارشی از مهمترین کتاب داروین، یعنی اصل انواع بنا بر انتخاب طبیعی، را در کتابی به نام جانورنامه منعکس نمود که در ۱۲۸۷ (یازده سال پس از انتشار اصل انواع) به چاپ رسید.از این نخستین آشنایی تا ترجمه‌های دیگر، به ظاهر سالها فاصله افتاد چراکه ترجمه شش فصل از پانزده فصل اثر مذکور با نام «بنیاد انواع بوسیله انتخاب طبیعی» یا «تنازع بقا در عالم طبیعت»، به قلم عباس شوقی در فروردین ۱۳۱۸ و ترجمه کامل آن با نام «منشأ انواع» به قلم نورالدین فرهیخته در ۱۳۵۷ ش منتشر شد. در این فاصله، قسمتهایی از این کتاب و نیز دیگر آثار داروین به صورت پراکنده ترجمه شد. اما این موضوع به معنای ناآشنایی و مواجه نشدن با این نظریه در طول این سالها نیست، چرا که ایرانیانِ اهل علم در این دوره به واسطه زبان عربی ــ که نظریات داروین اندکی پس از انتشار در آن منعکس شد. مثلاًعلی‌اصغر حکمت که کتاب لودویگ بوخنر در باره نظریه داروین را از روی ترجمه عربی شبلی شُمَیِّل به فارسی بر گردانده، در مقدمه آن نوشته که در ایام جوانی به واسطه همین کتاب با این نظریه آشنا شده و حتی آن را ترجمه کرده بوده، اما به سبب مساعد نبودن شرایط انتشار چنین کتابی در آن زمان، چاپ آن سالها به تعویق افتاده‌است.

با وجود مدارکی که علوم ژنتیک و فسیل شناسی در مورد تکامل انسان خصوصاً در دو دهه اخیر ارائه داده‌اند، هنوز در کتابهای درسی در مدارس ایران بر خلقت مستقل انسان که ریشه در باورهای مذهبی دارد تاکید می‌شود و هیج مطلبی در مورد اجداد مشترک انسان و میمون به دانش آموزان تدریس نمی‌شود. منبع ویکیپدیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۲ ، ۱۳:۲۹
مهدی محمدی

سلام به خوانندگان عزیز 

من این شعر رو خیلی دوست داشتم گفتم شماروهم در لذت خودم شریک کنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۲ ، ۱۳:۱۷
مهدی محمدی
مادرم بدجوری به مقدس بودن کتابی ایمان داشت. این اعتقاد بیهوده همیشه لجم را در می آورد. او بر این باور بود که بی احترامی به این کتاب، عواقب بدی را به دنبال خواهد داشت و قطعا عذاب آسمانی بزرگی بر شخص بی ادب نازل خواهد شد. یک روز تصمیم گرفتم تا برای اینکه ثابت کنم این کتاب مقدس نیست در حضور مادرم آن را به زمین بکوبم و چند باری هم لگد مالش کنم. می دانستم مادرم از اعماق درون به مقدس بودن این کتاب ایمان دارد. او را صدا زدم و کتاب را بالای سر بردم همینکه قصد کردم بساط بی احترامی را پهن کنم، ترس عجیبی گریبان افکارم را گرفت. ترسیدم مادرم با دیدن این کار از زور ترس و عشق خدایش سکته پکته بکند و کار دستمان دهد آن وقت هر کس که حکایتمان را می شنید به مقدس بودن این کتاب ایمان می آورد. لابد ناخوشی مادرم را عذاب الهی می گماشتند و آنگاه داستان های زیادی از کتاب می ساختتند و برای اطرافیان خود تعریف می کردند. خدا را چه دیدی، شاید بر اثر مرور زمان از داستان این کتاب و اشتباه احمقانه ی من آیین جدیدی به وجود می آمد و افکار زیادی را به خود می آلود. با خودم گفتم نه من توان تقبل هزینه ی درمان مادرم را دارم و نه حوصله ی تحمل افکار جدید و آلوده زدایی را. بگذار مادرم و من هر یک به کیش خود مشغول باشد و قضیه همینجا فیصله یابد. کتاب را در حضور مادرم بوسیدم و به دروغ گفتم: مادر جان من هم به مقدس بودن این کتاب ایمان آوردم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۰ دی ۹۲ ، ۱۲:۵۷
مهدی محمدی